مقامهای حزب عدالت و توسعه به صورت ناگهانی با استفاده از موقعیتهای به وجود آمده تلاش کردند که خود را بهعنوان کشوری فعال و تأثیرگذار معرفی کنند و دیپلماسی فعالی را به نمایش بگذارند. با وجود اینکه در ماههای اخیر این مواضع نام ترکیه را در محافل دیپلماسی بر سر زبانها انداخته است اما نگرانیها و انتقادهایی هم درباره مدل سیاست خارجی این کشور بهویژه از سوی همسایگانش وجود دارد. در رابطه با تحولات و جهتگیری سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه با سیامک کاکایی، کارشناس مسائل ترکیه گفتوگو کردیم تا نگاه روشنتری نسبت به آینده این کشور و اهداف آن داشته باشیم.
- از زمانی که حزب عدالت و توسعه قدرت را در ترکیه به دست گرفته سیاست خارجی این کشور دچار تحولات جدی شده است. مدل دیپلماسی جدید این کشور را که در 3دوره حکومت این حزب هم دچار تغییر شده چطور میبینید؟
سیاست خارجی ترکیه در دوره حکومت حزب عدالت و توسعه دچار یک سری تغییرات شده؛ این تغییرات نه در جهتگیریهای سیاست خارجی بلکه در اولویتهای دیپلماسی این کشور صورت گرفته است. معمولا در هر کشوری بر حسب نیازها، ضرورتها و ملاحظات یا حتی توان کاریزماتیک مقامها، این اولویتها تغییر میکند؛ ترکیه هم از این قاعده مستثنی نیست و به ویژه در دوره دوم حکومت حزب عدالت و توسعه این تغییرات ملموس بوده و از سال۲۰۰۷ ترکیه وارد عرصه سیاست خارجی بالنده شد. حزب عدالت و توسعه ابتدا در مسیر اعتمادسازی در 2سطح ملی و منطقهای حرکت کرد. سیاست خارجی هر کشوری امتداد سیاست داخلی آن کشور به حساب میآید و به همین خاطر حزب عدالت و توسعه تلاش کرد با برنامههای اقتصادی، آزادی عمل برای برخی قومیتها مانند کردها، توجه به حقوق مدنی شهروندان و اصلاحات قانوناساسی در داخل این کشور این اعتماد را ایجاد کند. در منطقه خاورمیانه هم از سال۲۰۰۷ با در پیش گرفتن سیاست «تنش صفر با همسایهها» ترکیه تلاش کرد که همین روند را ادامه دهد. در این مسیر ترکیه سعی داشت هم نگاه کشورهای منطقه و همسایه را به خود جلب کند و هم سیاست خارجی خود را وارد یک دوره فعال کند تا بهعنوان یک بازیگر منطقهای مطرح شود و در گذر دیپلماسی فعال منطقهای، نگاه اقتصادی را هم چاشنی فعالیتهای خود کرد. در این راستا ترکیه توانست در مسیر امضای قراردادها با شورای همکاری خلیجفارس و کشورهای همسایه مانند سوریه و ایران حرکت کند.
- در وقایع اخیر منطقه، ترکیه چه اهدافی را در سیاست خارجی خود دنبال میکرد؟
رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه دو هدف را در وقایع منطقه دنبال میکرد؛ یکی اینکه نشان دهد ترکیه در سیاست خارجی خود یک پوستاندازی کرده و میخواهد نقش بازیگر مستقل را ایفا کند. نمود این قضیه زمانی بود که اردوغان به انتقاد از سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداخت. داووس و انتقاد از شیمونپرز یک نقطه آغاز بود. اردوغان به وسیله آن میخواست به ملتهای منطقه نشان دهد که ترکیه وارد فاز جدیدی از سیاست خارجی خود شده است؛ این بار رویکرد سیاست خارجی ترکیه دولت- ملتها بود، از این جهت که بتواند افکار عمومی را به خود جلب کند و از طرف دیگر به کشورهای دیگر نشان دهد که ترکیه سیاست نگاه به شرق را در پیش گرفته و سیاست سنتی خود را تغییر داده است؛ درواقع آن رویکرد سنتی سیاست خارجی ترکیه در دهههای۷۰ و ۸۰ میلادی، مبتنی بر عدم مداخله در منازعات منطقه کاملا کنار گذاشته شد. حزب عدالت و توسعه به سمت سیاست خارجی فعالانه پیش رفته که میتوان از آن بهعنوان سیاست پیشتازی یا درگیرانه نام برد. در محورهای برنامههای حزب عدالت و توسعه هم در انتخابات اخیر این نکته درباره سیاست خارجی این کشور اشاره شد که ترکیه باید به یک کشور «راهبر و پیشتاز» تبدیل شود. به همین خاطر است که بسیاری اعتقاد دارند رویکرد سیاست خارجی یک رویکرد نئوعثمانگرایی است. در ماههای اخیر و پس از پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی عنصر حقوق بشر هم به سیاست خارجی دولت اردوغان وارد شد.
- با توجه به انتقادهایی که به ویژه درباره تغییر موضع ناگهانی ترکیه نسبت به سوریه وجود دارد، این روند در سیاست خارجی این کشور میتواند ادامه داشته باشد؟
این یک واقعیت است که موضع ترکیه نسبت به سوریه در ماههای اخیر کاملا تغییر کرده است. ترکیه و سوریه با گذر از دوران پرتنش گذشته روابطشان به سطح همکاریهای استراتژیک رسیده بودند. به صورت ناگهانی آنکارا به یک منتقد جدی دولت بشاراسد تبدیل شد و ترکیه خود را تبدیل به پایگاه مخالفان این کشور کردهاست. این بار ترکیه از موضع یک کشور منتقد به یک کشور مطالبهگر تبدیل شد. این مفاهیم و واژهها مانند مطالبه اجتماعی و حقوق بشری کاملا وارد سیاست خارجی ترکیه شده است تا مقامهای این کشور نشان دهند خودشان از روند تحولات به وجود آمده در منطقه مصون هستند. علاوه بر این دولت اردوغان میخواهد با این سیاست اعلام کند که مدل حکومت این کشور مدلی مدرن است که کشورهای منطقه باید از آن پیروی کنند. سیر تحولات و موضعگیری اخیر این کشور آن را به یک بازیگر فعال در منطقه تبدیل کرده اما درباره اینکه این سیر میتواند ادامه داشته باشد یا نه دو دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه این است که ترکیه از توانهای سیاست خارجی خود استفاده کرده و اکنون به محل رجوعی برای دولت و ملتها تبدیل شده است. بر اساس این دیدگاه ترکیه توانسته فضاهای خالی در خاورمیانه را شناسایی و پر کند. هر چند در ماههای اخیر ترکیه خود را بهعنوان کشوری مطالبهگر و مدافع مسائل حقوق بشر معرفی کرده اما جهتگیریهای سیاست خارجی این کشور تغییر نکرده است؛ این جهت گیری بر مبنای ائتلاف و همکاری با غرب است. هنوز هم محور اصلی سیاست خارجی ترکیه نگاه به غرب و پیوستن به اتحادیه اروپا به حساب میآید. یک اعتقاد دیگری که وجود دارد این است که بخشی از سیاست خارجی ترکیه در آینده ممکن است دچار چالش شود؛ بهعنوان نمونه سیاست تنش صفر با همسایهها با انتقادهایی که از برخی همسایههای این کشور وجود دارد اکنون دچار چالش شده است؛ سوریه رابطه خوبی پیش از این با ترکیه داشت اما اکنون روابط دوطرف متشنج شده است. یونان هم در مسیر جدید قرار دارد و وضعیت روابط با ارمنستان هم هنوز بلاتکلیف باقیمانده است. بر اساس این دیدگاه دولت اردوغان به بازسازی سیاست خارجی خود مبتنی بر روند تحولات باید اقدام کند.
- از سوی کشورهای منطقه و حتی احزاب داخلی ترکیه انتقادهایی نسبت به سیاست خارجی ترکیه وجود دارد. رهبر حزب جمهوری خلق ترکیه چندی پیش در انتقادی شدید اعلام کرد که دولت اردوغان نتوانسته در سیاست خارجی خود حتی به وعدههایش برای تنش صفر با همسایهها عمل کند. این مدل سیاست خارجی و به ویژه تغییر ناگهانی موضع نسبت به سوریه، اعتماد کشورهای منطقه را به دولت این کشور از بین نخواهد برد؟
ترکیه یک دیپلماسی تهاجمی را در منطقه خاورمیانه تعقیب میکند و حمایت ترکیه از مخالفان سوریه در تقابل با تئوری دیگر این کشور (تنش صفر با همسایهها) بوده است. بهنظر میرسد درباره سوریه مقامهای ترکیه انعطافی را برای خود در نظر گرفتهاند که با باقی ماندن دولت بشاراسد اعلام کنند خواهان انجام اصلاحات در این کشور و انجام گفتوگوها میان دولت و مخالفان بودیم. درصورتی که در سوریه تحولات دگرگون ساز اتفاق بیفتد ترکیه خودش را برای آن وضعیت هم آماده کرده تا نقش راهبری را ایفا کند. ترکیه به این وسیله میخواهد نشان دهد که در تمامی تحولات منطقه باید به این کشور بهعنوان یک ضلع سرنوشتساز نگاه کرد اما در همین گذر سیاست «تنش صفر با همسایهها» دچار چالش شده و این مسئله ممکن است آن اعتمادهایی که قبلا نسبت به ترکیه ایجاد شده بود را دستخوش تغییر کند. این اعتماد ممکن است متزلزل شود و کشورها احساس کنند نمیتوانند به ترکیه اطمینان کافی را داشته باشند. این مدل سیاست خارجی و این شیوه تهاجمی ترکیه میتواند همسایههای این کشور را دچار دغدغه کند. بهنظر میرسد اگر ترکیه نتواند سیاست چندوجهی را اداره کند در آینده دیپلماسی این کشور با یک نوع مشکل ساختاری مواجه خواهد شد.
- در همین راستا آیا موافقت با استقرارسپر موشکی ناتو در ترکیه هم میتواند به روابط این کشور با همسایههای خود به ویژه ایران ضربه وارد کند؟
ترکیه بهعنوان یکی از اعضای ناتو سال گذشته با استقرار سپر دفاع موشکی موافقت کرد و این مسئله ربطی به بحث تنش روابط این کشور با اسرائیل ندارد. تلفیق این دو موضوع ما را در تحلیل به خطا میبرد. ترکیه اعلام کرده که بر اساس منافع ملی خود استقرار این سامانه را قبول کرده است. سال گذشته سند استراتژی ملی ترکیه(سندی که هر ۵سال یکبار نوشته میشود) نوشته شد. در سند ۲۰۱۰ بحثی از موشکهای ایران نشده در حالی در سند ۲۰۰۵ آمده بود که موشکهای ایرانی تهدیدی علیه امنیت ملی ترکیه هستند. در سند سال گذشته این مسئله خارج و اعلام شد که ایران و ترکیه روابط بسیار خوبی دارند. در همان زمان بحثها درباره استقرار سامانه دفاع موشکی ناتو در ترکیه جریان داشت. ایران به ویژه در 3دوره حکومت حزب عدالت و توسعه جایگاه ویژهای در سیاست خارجی ترکیه داشته است؛ یکی به خاطر اقتضای همسایگی و دیگری ارتباطات قوی میان دو طرف است. ترکیه در تلاش برای یک بازیگردانی و صحنهآرایی در منطقه است تا روابط خود را با ایران حفظ و حتی آن را عمیقتر کند اما از طرف دیگر مقامهای این کشور میخواهند این طور القاء کنند که مسائل نظامی و امنیتی، مرتبط با نوع همکاری این کشور با ناتو است و میخواهند آن را منفک کنند تا مورد انتقاد قرار نگیرند. بهنظر میرسد با وجود موافقت با استقرار سپر دفاع موشکی، تغییرات در سند استراتژی ترکیه در سال۲۰۱۰ عمیق نبوده است. این اقدام ترکیه نگرانیهای ایران نسبت به این کشور را تقویت کرده و ممکن است این مسئله با وجود ادامه روابط سیاسی و اقتصادی در نگاههای راهبردی دو طرف ایجاد خلل کند.
- آینده سیاست خارجی ترکیه را چطور میبینید و این کشور در آینده چه طرحهایی را پیگیری خواهد کرد؟
حزب عدالت و توسعه محوری که برای خود در نظر گرفته مبتنی بر سیاست پیشتازی و راهبری است و آن را ادامه خواهد داد. ترکیه علاوه بر این تلاش خواهد کرد تا در زمینههای اقتصادی و سیاسی همچنان ارتباطات خود را با کشورهای همسایه حفظ کند. این کشور همچنین میخواهد دغدغههای امنیتی خود را در عراق کاهش و همچنین الگوی حکومتی خود را در خاورمیانه گسترش دهد. حزب عدالت و توسعه همچنین در تلاش است ترکیه را از یک کشور صرفا بازیگر به کشوری دارای نظریه و رهنمود در مسائل منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کند. ترکیه با تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه در سیاست خارجی خود در تلاش است با نظامهای جدید هم به نوعی ارتباط برقرار کند که تأمینکننده منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی این کشور باشد. به همین دلیل مدار سیاست خارجی ترکیه بر تبدیل شدن به بازیگر فعال منطقهای مبتنی خواهد بود تا در آینده یک محل رجوع باشد.